بیشتر افراد وقتی با واژه “برندینگ” روبرو میشوند، نخستین چیزی که به فکرشان میرسد فونتها و لوگوها هستند. هرچند قطعا اینها جزوی از برندینگ محسوب میشوند، ولی بهتنهایی برای سرپا ماندن کسبوکار کفایت نمیکنند. واقعیت این است که برند پرفروش شما تعیینکننده سطح احساس و کیفیت تجربه کاربران درباره کسبوکارتان است. بهعنوان نمونه وقتی یک کودک 6 ساله قوس طلایی برند مکدونالد را میبیند به احتمال زیاد خوشحال میشود. به هر روی اگر بهتازگی وارد وادی برندینگ شدهاید، بهتر است برای شروع به نکات زیر توجه کنید:
هدف اصلی خود را مشخص کنید
برای مشخص کردن اهداف برندتان باید به دو پرسش اساسی پاسخ دهید:
- مصرفکنندگان محصولات یا خدمات شما چه افرادی هستند؟
- چرا به این افراد خدمات ارائه میکنید؟
درواقع این پرسشها هویت مشتریان، اعتقادات شرکت و تفاوتی که شما قادر به ایجاد آن هستید را مشخص خواهد کرد.
برای شروع یک برگه کاغذ سفید و خودکار بردارید و تمام افرادی را که میتوانند مشتری شما باشند لیست کنید. سپس با در نظر گرفتن آنها به دو پرسش بالا پاسخ دهید. در نهایت پاسخهای خود را محدودتر و محدودتر کنید تا بزرگترین هدف خود را شناسایی کنید.
به قول سایمون سینک:
“برای خریداران دلیل خدمات شما مهمتر از خدماتتان است”
گزاره ارزشی منحصربهفرد خود را انتخاب کنید
حال که هدف خود را مشخص کردهاید، زمان آن رسیده است که ویژگیهای متمایز خود را شناسایی کنید. بهعبارت دیگر گزاره ویژهای که شرکت شما بهدنبال آن است چیست؟
بیشتر شرکتهای موفق از زمان تاسیس یک گزاره ارزشی منحصربهفرد برای خود انتخاب میکنند. بهعنوان نمونه هاوارد شولتز شرکت استارباکس را با ایده ساخت یک خانه سوم برای نوشیدن یک فنجان قهوه و آرامش بنیان گذاشت.
درصورتی که موفق شوید گزاره شرکت خود را بهخوبی کشف کنید، با سادگی بیشتری با مشتریان خود ارتباط برقرار و به آنها کمک میکنید. از آنها بپرسید دلیل انتخاب شما چیست؟ آنها چه ارزش متمایزی در شما دیدهاند؟ سپس این ویژگیها را برجستهتر کنید. اگر در حال حاضر هیچ مشتری ندارید، میتوانید از دوستان و آشنایان خود کمک بگیرید.
یک شخصیت برای برند پرفروش خود تعریف کنید
شاید در نگاه نخست نسبت دادن شخصیت به یک شرکت کار عجیبی به نظر برسد. ولی شرکتی مانند اپل را در نظر بگیرید. آیا خصایل خاصی نمیتوان به آن نسبت داد؟ شخصا واژههایی مانند “نوآور” و “پیشگام” به ذهنم میرسد.
هویت هر برند شامل مجموعه منسجمی از رفتارها است که مشتریان آن برند با آنها آشنا بوده و از آنها لذت میبرند. نقش واژه “منسجم” را در جمله پیش دستکم نگیرید؛ زیرا مشکل بزرگی که بیشتر شرکتها با آن روبرو میشوند، بروز رفتارهای ناهماهنگ با هویت برندشان است.
بنابراین پس از مشخص کردن هویت برندتان، صادقانه به این پرسش پاسخ دهید: “آیا اعمال ما مطابق با هویت تعیینشده برای برندمان هستند؟”
چه پیامی برای دنیا دارید؟
پیام برند شما میتواند (و شاید حتی باید) پستی در قالب یک وبلاگ باشد. اینکه این نکته را در انتها قرار دادیم، بیدلیل نیست. چون پیش از آنکه به نکته پایانی عمل کنید، باید سه نکته پیشین را بهخوبی درک کرده باشید.
احتمالا یکی از خاطرهانگیزترین و محبوبترین شعارها مربوط به برند نایک باشد. “Just do it”. درواقع نایک عصاره برند خود را پشت این سه واژه پنهان کرده است.
به هر حال توصیه میکنیم در انتخاب شعار خود سه پرسش زیر را در ذهن داشته باشید:
- آیا شعار متمایزی دارید؟
- آیا به شعار خود واقعا عمل میکنید؟
- آیا شعار شما با مخاطبین و ارزشهای برندتان مرتبط است؟